لینچ

لینچ

سلاخی میگریست / به قناری کوچکی دل باخته بود .
لینچ

لینچ

سلاخی میگریست / به قناری کوچکی دل باخته بود .

اردنگی

یادفرغونی  

یه روز برقا میرن لر میره دم خونه ی ترک با یه پیاله مسی میگن آقا ترکه یه کمی برق میخوام ترک میگه راست میگن که شما نفهمیدا لااقل با یه ظرف پلاستیکی می آمدی که برق بهت میدم برق نگیردت!!!!

eNovin Hosting Services
دیگه نگین بی وفا بودما اگه برنامه خاصی میخواین بگن تا واستون بدم.

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد