لینچ

لینچ

سلاخی میگریست / به قناری کوچکی دل باخته بود .
لینچ

لینچ

سلاخی میگریست / به قناری کوچکی دل باخته بود .

چرا سبز؟

واقعآ من هنوز فکر میکنم قایقی دارم تو دریا که میخوام با اون آبی دریا رو ببینم ؟!! مسافر غریبه شما از بطن یک مصاحبت به ناخودآگاه من سر خردید ، نگاه کن چه شکل تهوع آوری روی آینه لیز میخوره . بی خیالی نتیجه گفتن بود. مای <ما> تو <توی> شما کم آورد اما من هنوز ما هستم . لحظه ها رو باد با اون برگهای کوچولوی زرد که میدویدند ، برد به کجا؟ دیدار هزار فرسنگی به وصال یک عمر انجامید . شما هنوز به کرات معتقدید. اگه دلیلی واسه کروی بودن زمین آوردید این باعث نمیشه من رو سرم راه برم.

نظرات 1 + ارسال نظر
talieh چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.go0o0ogo0o0ol.blogsky.com

salam
merc az inke be weblogam sar zady weblogeto didam ghashang bud up kardy khabaram kon age doost dashty begu tabadole nazar konim bye

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد