کمکم کن خرمن رخوت من شعله میخواد ....
چه مرثیه ای متوان سرود در وصف روان بودن . میرویم که بفهمیم چگونه میتوان نرفت اما با اینکه هیچ نفهمیدیم باز هم میرویم .با این تفاوت که اینک سریعتر میرویم.((دچار باید بود /دچار یعنی عاشق....)).
اون چیزهایی که واسم ارزش بودن یه روزی دیگه حتی ارزش فکر کردن هم ندارن.حاضرم سایه م رو به شیطان بدم .میخوام توانم هم مثل موهای سیاهم که به سپیدی دلباخته اند و به پاییز عمر خودشون تعزیم میکنند ؛ تمام بشه !!!
چرا همیشه کسی باید حرف عاشق رو گوش کنه؟ چرا قصه ی یه عاشق نمیتونه افسانه نشه؟ چرا من هر وقت دلتنگ میشم واسه کیا مینویسم؟
...
...
کسی نخواست وقت خودتو تلف کنی بیا این چرندیات من گوش کنی یادمه تو یه پست نوشته بودم...
هر چه گفتم هجویاتی بیش نیست
من که گفتم پس نشو تو ریش ریش
...منم می تونم کلی بخندم به نظرت که فکر می کنی نمیشه این دو تا کارو با هم انجام داد...
دفعه پیش هم که اومدی نظر دادی گفتم نیازی نیست که وقت خودت بابت این مهملات من صرف کنی ...
چرا اینقد خودت اذیت میکنی پسر خوب....
تو این یه وجب جا هم نمیشه ادم یه ذره هر چی دلش می خواد حرف بزته؟!!
اون دفعه هم این نوشتم بازم می نویسم:
هر چه گفتم هجویاتی بیش نیست
من که گفتم پس نشو تو ریش ریش
چرا واقعان اگه خوشت نمیاد چرا میای هم وقتت هم اکانتت هم چشماتو اذیت می کنی؟!
...احسان جان شما از کجا میدونی من فکر می کنم شاعر خوبیم یا از کجا میدونی که من فکر می کنم شاعرم؟! قرار نیست که هر کس یه چیزی بعضی وقتا نوشت شاعر بشه چه برسه به خوب یا بد بودنش....
راستی این نیاز و کی تشخیص میده من یا تو یا...؟
شاید من خیلی نیاز به راهنمایی داشته باشم ولی نه از ادمی که فکر می کنه (خاص) راستش با اینجور ادما اصلا راحت نیستم...ادمی که فکر می کنه آسمون دهن باز کرده اون افتاده پایین...
حیلت رها کن اشنا دیوانه شو دیوانه شو
وندر دل آتش در آ پروانه شو پروانه شو
مولانا
و در ضمن عشق یه چیزی هست بقیشم به من ربطی نداره خوب یا بد هر چه پیش اید خوش اید....
سلام دوست خوبم...........به وبلاگم دعوتت میکنم..........[گل]
از اونجایی که اعتقاد ندارم هیچ نظری رو پاک کنم این نیز بگذرد .... از تمام کسانی که این نظر را در بلاگ من می خوانند معذرت میخوام
ولی احسان خیلی ضعیفی ...خیلی...
و پیشنهاد می کنم به یک روانپزشک مراجعه کنی چون انقدر شعور اجتماعیت پایین که این چرت و پرتا رو می نویسی... ولی من نمیدونم در جواب چی و بارب چی رو باید متخصص تشخیص بده...
اینکه از این فکرا نکن
2 اربط این این واقعیت زندگی چی بود
3 اینکه واقعا از نظرات بی ربط به موضوعت دیگه خسته شدم چون واقعا هیچ ربطی ندارن به هم سعی کن اول تفکرات خودت جمع کنی بعد اظهار فضل کنی...
سلام/////////// به چه دلیلی وبلاگم بوی قداست میده؟؟
به فرض هم که بده.........چرا بدت میاد؟؟
اگه با مرور کردن کتاب جامعه( به قول خودت) به این نتایج رسیدی..........پس ما که خودمون نویسنده ی اون کتابیم چی کار کنیم؟؟؟
ببین رفیق معنی لغوی یا غیر لغوی..........از اینجور پیچیدنایی که خودتم توش گیر میکنی!خوشم نمیاد........تو گفتی ف ما هم تا فرحزادش رفتیم.........دیگه لازم نیست حرفاتو لای زرورق روشنفکری بپیچونی...........ملل دیگه هم به وکیلی مثل تو که به ملت خودش توهین میکنه اصولا احتیاجی ندارن........برو خوش باش عمو........!